روزی تو خواهی آمد

مطالبی در مورد کامپیوتر بهداشت و تغذیه مطالب اجتماعی مذهبی و....

روزی تو خواهی آمد

مطالبی در مورد کامپیوتر بهداشت و تغذیه مطالب اجتماعی مذهبی و....

هنر دانشجو جماعت

ویژگی های دانشجویان کشور های مختلف:
ژاپن : به شدت مطالعه می کند و برای تفریح ربات می سازد .
مصر : درس می خواند و هر از گاهی در اعتراض به حسنی مبارک در و پنجره ی دانشگاهش را می شکند .
هند : او پس از چند سال درس خواندن عاشق می شود و همزمان برادر دو قلو یش را که سال ها پیش گم شده بود پیدا می کند . آنگاه ما جرا های عاشقانه و اکشنی پیش می آید و سر انجام دو دلداده با هم عروسی می کنند و همه چیز به خوبی و خوشی تمام می شود .
عراق : مدام به تیر ها و خمپاره های تروریست ها جا خالی می دهد و در صورت زنده ماندن درس هم می خواند.
چین : درس می خواند و در اوقات فراغت مشابه یک مارک معروف خارجی را می سازد و با یک دهم قیمت جنس اصلی می پوشد.
رژیم صهیونیستی : بیشتر واحد هایی که او پاس می کند عملی است . او دوره ی کامل آموزش های رزمی و کماندویی را گذرانده !!!
گینه بیسائو: او منتظر است تا اولین دانشگاه کشورش افتتاح شود تا همراه برو بچ هم قبیله ای اش درس بخواند !
انگلیس : نسل دانشجوی انگلیسی در حال انقراض است واحتمالا تا پایان دوره ی همین نخست وزیر منقرض می شوند .
ولی آخرین بازماندگان این موجودات هم درس می خوانند .
...و ایران : ....گاهی عا شق عبارت ((خسته نباشید )) است .البته نیم ساعت مانده به پایان کلاس ....!
هر روز دو پرس از غذای دانشگاه را می خورند و در عین حال البته به غذ ای دانشگاه بدوبیراه می گویند ...

مجلس به نوبت

سال قبل در اداره ای که ما کار می کنیم وقتی اسامی کارکنان نمونه را اعلام کردند همه مان خندیدیم چون همه فکر می کردیم که این طنزی بیش نیست که بعدا" متوجه شدیم نه تنها طنز نیست بلکه عین واقعیت است.

وقتی بعدا" همکاران با رئیس در مورد شاخص های انتخاب سوال کردند گفته بود که از این پس انتخاب کارمند نمونه نوبتی است!!!! و به ترتیب همه معرفی خواهند شد.!!!

وقتی یک روز با رئیس کل در مورد شرایط متفاوت کاری همکاران و یکسان بودن حقوق و مزایا صحبت کردند و اعتراض داشتند مبنی بر اینکه کسی که در قسمت تولید کار می کند بدلیل شیفت بودن و سرو کار داشتن با انواع مواد شیمیایی و آلودگی های تنفسی و صوتی و میدانهای مغناطیسی قوی و... و حساسیت کار و نیاز به دقت و حوصله و استرس  با کسی که بصورت روزکار و در قسمت اداری و با قابلیت استفاده از تمام امکانات رفاهی  و ورزشی و....از لحاظ حقوق و مزایا فرقی داشته باشد اعلام کردند:آقا شرکت یک سفره گسترده شده ایست که هر کسی به نحوی دارد ارتزاق می کند شما کار خود را بکنید چه کار به بقیه دارید؟!!!

از بررسی دو مورد بالا و با توجه به اینکه انصافا" کشورمان ایران یک سفره گسترده ای است که فقط عده خاصی می توانند بهتر ارتزاق کنند .به عنوان مثال امسال برای مسکن نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی مبلغ 250 میلیارد سال اختصاص داده شده که برای هر نماینده 86 میلیون تومان بیشتر نمی رسد با وضعیت خودم که با داشتن بیش از 7 سال هنوز 5 یا 6 سال دیگر باید صبر کنم تا نوبت وام مسکنم فرا رسد تازه آن موقع مبلغ 18 میلیون خواهم گرفت و با این تورم مسکن کمترین قیمت مسکن آن موقع بدون شک بیش از صد میلیون خواهد بود البته نا گفته نماند که بنده ماهانه مبلغ چهارهزاروپانصدتومان به عنوان حق مسکن دریافت می کنم تازه شکر خدا که ما شاغلیم و از شغلمان راضی هستیم.

بنابراین به کاندیداهای عزیز حق میدهم که برای بدست آوردن هر رای سور و میهمانی بدهند یا با پول آرایی را خریداری نمایند یا وعده هایی دهند و.....

از طرفی در اوایل مجلس هفتم خیلی ها ادعا می کردند که این بهترین مجلس یا همان مجلس نمونه ماست  همان  نمایندگانی که دیگر حوصله شرکت در برخی از جلسات مجلس را هم ندارندو...

پیشنهاد من این است که برای تحقق عدالت اجتماعی و امکان ارتزاق عموم ملت شریف از این سفره گسترده ایران نمایندگی مجلس به صورت نوبتی باشد ونمایندگان  از هر قوم و قبیله یا حتی خانواده با کاهش مدت نمایندگی از چهار سال به یک سال انتخاب شوند .

شاید بعضی ها اعتراض کنند که پس تخصص و آشنایی به قانونگذاری و .... چه می شود؟

عرض می کنم وقتی که قرار است هیچ قانونی در کشور اجرا نشود و هر کسی قانون را بر اساس رای شخصی خود تفسیر و اجرا می کند مصوبات مجلس هر چه باشد فرقی نمی کند و این قانون اگر در آن خیری باشد به طبقه از ما بهتران و چنانچه خیری در آن نباشد برای طبقات پایین کشور قابل اجرا خواهد بود.

و من اکنون به کاندیداهای عزیز عرض می کنم که وقتی گذارتان به مجلس عزیز و صندلی های سبزش رسید:

یاد آرید ای مهان زین مرغ زار

یک صبوحی در میان مرغزار

بیمه گستاخی

یکی دوسال قبل بود . تاکسی های خیلی از مسیرها جلو ماشین خود دو نفر سوار می کردند.و من خود در این روز نفر دومی بودم که سوار جلو ماشین شدم.یکبار در را بستم ولی احساس کردم خوب بسته نشد دوباره در را باز کردم و بستم.(البته نه اینکه خیلی محکم در را ببندم).
راننده گفت: شاید چون شما می دانید که من به دوباره بستن در حساسیت دارم این کار را انجام دادید!!!؟

گفتم:احساس کردم در خوب بسته نشده بود.

گفت: نه بسته شده بود.

گفتم:نمی دانستم ولی یک بار باز و بسته کردن اضافی در بهتر از این است که مسافرتان بیفتد و هم خود او و هم شما را گرفتار و بدبخت کند.

گفت: نه برای من مشکلی پیش نمی آید بیمه برای این روزهاست دیگه پولش را می دهد!!!!؟

او این حرف را زد و من
سالهاست که در گوش خود آرام آرام

گفتن این حرف او تکرارکنان

می دهد آزارم
و من اندیشه کنان
غرق این پندارم که چرا؟

من با هیچ منطقی جوابی برای این شخص نداشتم!

و چند روز قبل یکی از بچه ها تعریف می کرد که راننده تریلی در طی یک تصادف با دو سه ماشین سه چهار نفر را کشته بود در حالی که می توانست به بهای آسیب دیدن جزئی ماشین خود جان آنها را نجات دهد ولی می گفت من چرا خود را به خطر بیندازم بیمه دیه شان را می دهد!!!!

نمی گویم عمل این افراد را با ایثار و از جان گذشتگی شهدا و جانبازان و ... مقایسه کنیم ولی می گویم مفهوم شعر: بنی آدم اعضای یکدیگرند ........ چه شده است.؟

 این ملت چه شان شده است؟
ای کاش اگر دین نداریم لااقل آزاده باشیم. ای کاش!!!